|
8 دی 1391برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : نگار
من رؤیایی دارم، رؤیای آزادی رؤیای یک رقصه بی وقفه از شادی
8 دی 1391برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : نگار
و اذ قال ابرهيم لابيه آزر أتتخذ أصناما آلهة إنى أراك و قومك فى ضلال مبين و زمانی که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتان را به خدایی میگیری؟؟؟ و كذلك نرى إبرهيم ملكوت السماوات و الارض
و این چنین ملکوت آسمان و زمین را به ابراهیم نمایاندیم و ليكون من الموقنين تا از اهل یقین باشد فلما جَنَ عليه اليل چون شب برا او پرده افکند رءا كوكبا ستاره ای را دید قال هذا ربى گفت : این پروردگار من است فلما أفل وقتی که ناپدید شد قال لا أحب الآفلين گفت: افول کنندگان را دوست ندارم فلما رءا القمر بازغا وقتی ماه را درخشان دید قال هذا ربى گفت: این پروردگار من است فلما أفل قال لئن لم يهدنى ربى لاكونن من القوم الضالين وقتی افول کرد گفت:اگر پروردگارم مرا هدایت نکند قطعا از گروه گمراهان خواهم بود فلما رءا الشمس بازغة و هنگامی که خورشید را درخشان دید قال هذا ربى گفت: این پروردگار من است هذا أكبر این بزرگ تر است فلما أفلت قال يقوم إنى برىء مما تشركون و وقتی افول کرد گفت: قطعا از آنچه شریک خدا قرار میدهید بیزارم
إنى وجهت وجهى للذى فطر السماوات و الارض حنيفا و ما أنا من المشركين به راستی من روی آوردم به سوی کسی که آسمان ها و زمین را حقگرایانه پدید آورد و من از مشرکان نیستم و حاجه قومه و قومش با او ستیز کردند قال أتحاجونى فى الله گفت: آیا با من درباره ی خدا ستیز میکنید؟؟!! و قد هدان در حالی که او مرا هدایت کرده است و لا أخاف ما تشركون به و من از آنچه همتای او قرار میدهید نمیترسم إلا أن يشاء ربى شيا جز آنچه که پروردگارم بخواهد وسع ربى كل شىء علما دانش پروردگارم همه چیز را فرا گرفته است أفلا تتذكرون پس آیا پند نمیگیرید؟؟؟نگار نگاشت: اگر راهنماییم نکنی گمراه میشوم در این دنیا و دام هایش رهایم نکن خدا
8 دی 1391برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : نگار
خدایا؛
«تو»؛ نگار نگاشت: اگر روزی شماره ات را فراموش کردم باز بیادم بیار کوچکی ام را به بزرگی ات ببخش خــُدا گاهی میان رنگارنگی زمین گم میشوم یادم میرود آسمان آرزوی دیرینه ام بوده است پرواز را این روزها از یادبرده ام!! "دانه ها فریبکارند" آسمان آبی ام را میخواهم ماه را ستاره ها را نور را "تو را میخواهم" رَهــآیــَـمــ نــَـکــُـنــــ |